.ParsiBlog..jpg" style=" color=#4b0082
>background-color: #E1CDB3">
یکنفر میهمان سلمان فارسی شد.وقت نهار سر سفره گفت چه خوب بود کمی هم سبزی ریحان سر سفره میبود سلمان فورا وسیله ای از وسائل خانه را به بازار برد و گرو گذاشت.و ریحان خرید.پس از نهار میهمان دست به اسمان برد و گفت خدایا راضیم به رضای تو.سلمان به او گفت تو دروغ میگوئی.چون راضی نیستی.اگر راضی بودی الان وسیله خانه من گرو نبود. ما در مقابل خدا نه تنها راضی نیستیم بلکه بسیاری از اوقات طلبکاریم.خدایا ما را جزو قانعین شاکر قرارا بده